خدايان ، سازمان ها ، مديران – قسمت اول ، زئوس
كساني كه تجربه حضور در سازمان هاي مختلفي را دارند قادرند براي هر سازمان ويژگي هاي خاصي Particular Specification را برشمارند از نحوه ي ارتباط با همكاران ، زيردستان و مديران مافوق خود تا نحوه ي ارزيابي Evaluating و پاداش دهي مديريت به كارمندان.اين تفاوت ها از چه ناشي مي شود؟ آيا مي شود آنها را تئوريزه و دسته بندي Categorize كرد ؟ آيا مي توان گفت كه اين سازمان ها متعلق به اين گروه و رده خاص مي شوند و خصوصياتي مشخص را به آنها نسبت داد؟
اگر از آقاي چارلزهندي Handy Charls بپرسيد، حتما خواهد گفت بله. و ادامه خواهد داد به نظرمن سازمان ها به چهار دسته تقسيم مي شوند
پيش از آنكه به گفتگوي جذاب وجالب خود باآقاي هندي ادامه دهيد، مطلبي ديگر را مطرح ميكنيم.
يكي از راه هاي مناسب و موثر براي شناخت پديده ها و تفهيم مطالب ، تمثيل Parable و استعاره است.در اين روش گوينده ، راوي يا مولف سعي مي كند با ارائه نظريات خود و تشبيه كردن موضوع به پديده هايي Phenomena كه از قبل براي شما شناخته شده هستند از آنها در فهم Understandingمطلب به شما ياري جويد.
استعاره را مي توان توصيفي Description دانست كه از طريق تشبيه يك پديده به پديده ديگري كه باهم داراي وجوه مشتركي هستند به روشن شدن ذهن ما ياري ميدهد.استعاره بصورت خلاصه و كوتاه موضوع را توصيف وتبيين مي كند و وجوه اصلي مورد نظر در آن را نشان ميدهد.استعاره ها موضوعات وپديده هاي پيچيده Complicated را بوسيله تأكيد كردن Emphasis برنكات كليدي Key Points آنها ساده و قابل درك مي سازند.استعاره ها از آنچه ذهن ما بدان آشناست براي شناخت آنچه ذهن كمتر بدان آشنايي دارد استفاده مي كند.ودر آنجايي كه زبان ازبيان و تعريف ناتوان مي ماند به ياري ما مي شتابند.
هندي مي گويد خدايان Gods در يونان قديم Ancient Greece هريك مظهر پديده يا كاري بخصوص بودند و انتخاب آنان توسط افراد تا اندازه اي ناشي از اشتراك ارزش ها Common Value و علايق آنان با خداي مورد نظرشان بود. هركس مي توانست داراي شخصيتي مانند زئوس يا آپولو بوده يا از آتنا يا ديونيسوس پيروي كند.
من خدايان چهارگانه را به عنوان نمادهاي سبك هاي مختلف مديريت كه در سازمان ها قابل تشخيص اند بكاربردم.اين سبك ها مي توانند فرهنگ هاي Culture مختلف موجود در سازمان ها را شامل شود. اين كار به اين خاطر است كه مديريت، فرآيندي خلاق Creative و سياسي Political است كه بسيار از فرهنگ و سنت غالب در زمان و مكان خاص متأثر مي باشد
براي اعمال مديريت ابزارها Tool و تكنيك هايي Technique وجود دارد مانند روش هاي سازماندهي Organizing ، تنظيم روابط بين افراد ، نحوه گردش اطلاعات، جريان، پول ، مواد و غيره . مديران عاقل Wise Manager از ابزارهاي كمكي و حقايقي كه در باره رفتار افراد و گروه ها وجود دارد استفاده مي كنند .اما اينها به تنهايي كافي نيست.مديريت به زندگي شخصي Personal Life بسيار نزديك است.مديريت سياسي و شهودي Intuitional است.
نمادهاي Symbol ما خدايان هستند. زئوس ، آپولو Appollo ، آتنا و ديونيسوس Dyonysus
زئوس Zeus
نماد يا نشانه زئوس تار عنكبوت Spider Web است.اين سازمان احتمالا همانند ديگر سازمان ها از روش تقسيم كار و طبقه بندي مبتني بر وظايف استفاده مي كنند.واحدهاي سازماني بصورت خطي شبيه سلسله مراتبHierarchy سازمان هاي سنتي از مركز به سمت خارج امتداد يافته اند .اين خطوط اهميتي ندارند.در اينجا خطوط اصلي و مهم دايره هايي هستند كه عنكبوت را در ميان مي گيرند زيرا اينها نمايانگر نفوذ و قدرتي هستند كه با دور شدن از مركز ، اهميت آنها به تدريج كاهش مي يابد.خداي حامي اين فرهنگ زئوس است. زئوس خداي خدايان بود ودر كوه المپ Olympus به وسيله ايجاد رعدو برق به هنگام خشم يا بارشي از طلا به هنگام اغواي ديگران فرمانروايي ميكرد.
او عامل وحشت مردم ، مورد احترام و درمواردي نيز مورد علاقه آنها بود. مظهر سنت پدرسالاري Patriarchy با قدرتي غير منطقي اما خيرخواهانه و رفتاري ناشي از محرك هاي آني وجاذبه رهبري .
زئوس غالبا در هنگام تولد يك كسب و كار Business ظهور مي كند. كسي كه محصولي ساده مانند يك قسمت از كفش را توليد مي كند، برادرش را براي كمك در توليد،پسر برادرش را براي خريد ، پسر عمويش را براي فروش و دوست هميشگي اش رابراي نگهداري حساب ها و غيره به كار مي گيرد.او با چنين شيوه اي آرام آرام شبكه اي در اطراف خود ايجاد ميكند و تار ميتند.
فرهنگ باشگاهي Club Culture يا سازماني با يك زئوس در صدر براي ايجاد سرعت در تصميم گيري بسيار عالي است.بديهي است سرعت لزوما تضمين كننده كيفيت نيست .بلكه كيفيت به ظرفيت رهبري و كارداني زئوس و به خصوصيات حلقه ياران داخلي او بستگي دارد(دوستان و خويشان).يك زئوس نالايق پير و ازكارافتاده يا بي علاقه به سرعت شبكه خود را آلوده كرده و آن را به نابودي مي كشاند.در اين سازمان ها انتخاب و جانشيني بسيار اهميت دارد و بايد وقت و انرژي بسياري به ان اختصاص داد. فرهنگ باشگاهي در مواردي كه سرعت از دقت در جزئيات مهم تر است يا زماني كه هزينه تأخير در كار از هزينه هاي ناشي از اشتباه در انجام آن كار ( كه البته بتوان بعدا آنها را اصلاح كرد) بيشتر باشد، كارآمدتر است
اين فرهنگ سرعت را با استفاده از شيوه اي نامتعارف در ارتباطات يعني تفاهم و همدلي Sympathy به دست مي آورد.مديراني كه براي يك زئوسي كار ميكنند سعي دارند درهنگام تصميم گيري ها نحوه ي تفكر و عمل زئوس را درك و پياده كنند.درصورت اشتباه در فهم عادات ، تفكر و رفتار زئوس كارشان مطمئن باشيد ساخته است.
مطمئنا شما هم قبول داريد كه خواهرزاده شما يا رفيق گرمابه و گلستان شما، احتمالا بصورت شهودي و خيلي سريع تر از يك فرد ناشناخته مي تواند فكر شما را بخواند و بداند كه در موقعيتي خاص شما چه عكس العملي انجام ميداديد.
در فرهنگ باشگاهي ، يادداشت ، صورتجلسه ، كميته ، اختيارات و مسئوليت هاي رسمي كمتر به چشم مي خورد. عمدتا گفتگوي رودررو و يا اگر امكانپذير نبود بصورت تلفني. زئوس كمتر مي نويسد، خوب است بدانيد كه زئوس هاي بسياري بوده اند كه سواد نداشته اند.
اداره امور فرهنگ هاي باشگاهي هزينه چنداني ندارد.اعتماد Trust از كنترل Control ارزان تر تمام مي شود و همدلي قبض و هزينه اي ندارد.اما صورت حساب تلفن يا هزينه هاي مسافرت به دليل علاقه و اعتقاد به ارتباطات رودررو و يا مكالمات تلفني بسيار بالا مي باشد.
1. P J Frost et al Organizational Culture ,London SAGE Publication 1985 P 158
2. مديريت عمومي دكتر سيد مهدي الواني
3. Charls Handy , Gods Of management