گفتگو با كارآفريني جوان،بررسي برخي دلايل عدم اقبال مالكان ومديران شركت هابه سيستم هاي مديريت كيفيت
به خاطر يك موضوع كاري ساعتي را با يك كارخانه دار گذراندم در مورد موضوعات مختلفي صحبت شد .بحث اصلي اما درمورد كسب و كار و نحوه ي اداره ي آن بود.
كارخانه اي كه مالكيت آن را به عهده داشت و مديرعاملش هم بود.درحقيقت يك كارگاه بزرگ بود.فضاي اداري كوچك اما مرتب ولي درعوض سالن توليد، تميز و منظم به نظر نمي رسيد.نوع فعاليت و فرآيند توليدي يعني عمليات حرارتي با آلودگي و موادي كه در آن استفاده مي شود، در اين وضعيت سهم زيادي داشت.
نكته جالب توجهي كه ايشان مطرح نمودند مربوط به تجربه نامناسبي بود كه در راه پياده كردن سيستم مديريت كيفيت در كارخانه اش پيداكرده بود.با مشاوري از تهران كار كرده بود، مشاور، سعي كرده بود سيستمي را، براي آنجا طرحريزي و پياده نمايد كه البته با تمام تلاشي كه كرده بود، به خاطر برخي مسائل كه عرض خواهم نمود كليت طرح از طرف كار فرما ملغي شده بود و ايشان يعني مديرعامل، قيد سيستم مديريت را در آن مقطع، زمان حال و همچنين آينده، زده بود.
ايشان همچنين اظهار داشتند كه : مشترياني كه در مورد سيستم شركت از من مي پرسند،به آنها مي گويم كه شركت من همين شرايط رادارد ماهمينطوري هستيم و هيچ سيستم مديريتي خاصي را هم نمي خواهيم پياده كنيم.
مطمئن باشيد منظورش اين نبود كه؛ " آره همينه كه هست ". اگه قراردادي پيش روي اون بگذاريد مطمئنا سعي خواهد كرد كه شما رو قانع كنه كه با وضعيت فعلي و جاري اونجا بازهم خواسته هاي شما را، برآورده خواهدكرد.
از گفته هاي ايشان چنين استنباط مي شد كه سيستمي را كه مشاور برايشان طراحي كرده بود و مي خواسته كه پياده كند و به مرحله اجرايي برساند، براي سازماني كه همين الان تعداد كل پرسنل آن به شش نفر مي رسيد، پيچيده و سنگين بوده است. هم به لحاظ ميزان وحجم مستندات،يعني كاغذبازي و هم به لحاظ بعضي مسائل ديگر.
در متن استاندارد ISO TS 16949 2009 در بند 4-2-1 مي توانيد ملاحظه نماييد كه حجم مستندات سيستم مديريت كيفيت هر سازماني به چند پارامتر مانند اندازه سازمان ، پيچيدگي فعاليت ها ، نوع محصول توليدي ،مهارت و صلاحيت كاركنان و برخي عوامل ديگر، بستگي دارد.يعني اگر سازماني كوچك است حجم مستندات مي تواند كم باشد.اگر پيچيدگي فعاليت ها زياد يا كم است باز هم حجم مستندات و مقدار ثبت اطلاعات و غيره مي تواند زياد يا كم باشد.
فقط حجم مستندات نبودكه مالك/مدير سازمان را متقاعد كرده بود سيستم به درد من و شركتم نمي خورد.براي خط توليدي كه فقط دو نفر نيرو داشت آيا يك نفر ديگر براي كنترل كيفيت جهت بازرسي زياد نيست؟ آيا نمي شد روش و راه ديگري مانند خودكنترلي فرآيند توليد را بكار گرفت؟
آيا امكانپذير نبود كه از يك فرم واحد براي انجام فعاليت هاي شناسايي رديابي ،ثبت شرايط فرايند توليد و حتي گزارش آمار توليد استفاده كرد و براي هركدام از آنها فرم هاي جداگانه ايجاد نكرد؟ آنهم در فرآيندي سه مرحله اي.
آيا براي انباري كه فقط دو تا سه قلم، ماده اوليه در آن نگهداري مي شود آن هم در حجم محدود آيا ميتوان اجبار و الزام كرد كه يك انباردار جدا بايستي استخدام شود؟
آيا تحميل اين هزينه ها براي كسب و كاري كوچك راهكار مديريتي محسوب مي شود ؟
بامشاوري جوان ولي مجرب گفتگويي داشتم كه نقل آن خالي از لطف نيست. مي گفت اگر يك مشاور در ابتداي فعاليت ها و سوابق كاري خود دريك شركت توليدي صنعتي يا خدماتي به كاراجرايي مشغول باشد و پس از آن با گذراندن دوره هاي آموزشي لازم و كسب تجربه هاي مناسب به فعاليت در زمينه اجرايي سيستم مديريت كيفيت (مثلا درواحد تضمين كيفيت يا واحدسيستم ها) و سپس در زمينه مميزي سيستم بپردازد، مي تواند پس از گذشت دوره زماني مناسبي به عنوان مشاوري كه شرايط كافي و نه لازم را دارد،در كنار صنعتگر و توليدكننده كمك آن سازمان بوده و در شرايط متغير اقتصادي كشور ما، راهكارهاي موثر، مفيد و اثربخشي را با توجه خاص به شرايط آن شركت ، طراحي و ارائه نموده و بتواند مديريت را با دانش و مهارت خود،بصورت منطقي مجاب نموده كه اين روش ها و متدها براي سازمان، موجب بقا و يا رشد وتوسعه خواهد شد.
مطلبي را كه مي خواهم مطرح نمايم، يك اصل علمي بررسي و تأييد شده و يا قاعده اي كلي نيست؛ اما مهندسان صنايعي كه با كارهاي فني و اجرايي عجين شده اند و كارشناسان رشته هاي فني مانند مكانيك كه به مسائل سيستمي تسلط پيداكرده اند در بحث هاي طرحريزي و پياده سازي سيستم هاي مديريت كيفيت قابليت هاي خوبي را از خود نشان داده اند.
نصيحت پذير و توصيه كننده نيز نيستم ولي نسخه يكسان پيچيدن براي طيفي از سازمان ها با مديريت ها ، فرهنگ ها و شرايط متفاوت، روشي اصولي و نتيجه بخش نخواهد بود.فقط در صورت بخت و اقبال، آن هم بلند، مي توان انتظار داشت، سازمان ها با آن نسخه هاي از پيش پيچيده شده، دردشان حاد و مرضشان مزمن نگردد.