متن کامل استاندارد ISO 9000 : 2000 قسمت اول

پاسخگویی به مسائل و پرسش ها در زمینه های مدیریتی و سیستم های مدیریت کیفیت

جهت درک صحیح و کامل الزامات سیستم مدیریت کیفیت ایزو ISO 9001 و ایزو تی اس  ISO TS 16949 می توانید از تعاریف واژه ها و اصطلاحات که در استاندارد ایزو 9000 آمده است استفاده نمایید.قسمت اول متن کامل استاندارد در ذیل آمده است.

0- مقدمه‌ 

1- هدف‌ و دامنه‌ كاربرد

2- مباني‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌

2-1- دلايل‌ وجودي‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌

2-2- الزامات‌سيستم‌هاي‌مديريت‌كيفيت‌والزامات‌وياخواسته‌هاي‌مربوط‌به‌محصولات‌

2-3-رويكرد سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌

2-4- رويكرد فرايندي‌

2-5- خط‌ مشي‌ كيفيت‌ و اهداف‌ كيفيت‌

2-6- نقش‌ مديريت‌ رده‌ بالا در سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌

2-7- مستندسازي‌

2-8- ارزيابي‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌

2-9- بهبود مستمر

2-10- نقش‌ فنون‌ آماري‌

2-11- سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ و ساير محورهاي‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌

2-12- رابطه‌ بين‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ و الگوهاي‌ تعالي‌

3-اصطلاحات‌ و تعاريف‌

3-1- اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ كيفيت‌

3-2-اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ مديريت‌

3-3- اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ سازمان‌

3-4- اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ فرايند و محصول‌

3-5-اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ ويژگي‌ها

3-6-اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ انطباق‌

3-7- اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ مستندسازي‌

3-8- اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ بررسي‌

3-9- اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ مميزي‌

3-10-اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ تضمين‌ كيفيت‌ در مورد فرايندهاي‌ اندازه‌گيري‌

 

0 - مقـدمــه‌  

0-1 - كليـات‌  

مجموعه‌ استانداردهاي‌ ايران‌ - ايزو 9000 كه‌ در زير ذكر شده‌اند، بدين‌ منظور تهيه‌ گرديده‌اند تا سازمان‌ها را از هر نوع‌ و در هر اندازه‌اي‌ كه‌ باشند، در استقرار و اجراي‌ مؤثر سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ ياري‌ دهند.

- استاندارد ايران‌ - ايزو 9000 مباني‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ را تشريح‌ و اصطلاحات‌ مربوط‌ به‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ را تعيين‌ مي‌كند.

- استاندارد ايران‌ - ايزو 9001  الزامات‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ را براي‌ مواردي‌ مشخص‌   مي‌كند كه‌ يك‌ سازمان‌ نياز به‌ اثبات‌ توانايي‌ خود در ارايه‌ محصولاتي‌ دارد كه‌ خواسته‌هاي‌ مشتري‌ و الزامات‌ قانوني‌ مربوطه‌ را برآورده‌ مي‌نمايد و هدف‌ آن‌ ارتقاي‌ رضايت‌ مشتري‌ است‌.

- استاندارد ايران‌ - ايزو 9004  راهنمايي‌هايي‌ براي‌ در نظر گرفتن‌ اثربخشي‌ و نيز كارايي‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ ارايه‌ مي‌كند. هدف‌ اين‌ استاندارد بهبود عملكرد سازمان‌ و رضايت‌ مشتريان‌ و ساير طرف‌هاي‌ ذينفع‌ مي‌باشد.

- استاندارد ايزو 19011 راهنمايي‌هايي‌ براي‌ مميزي‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ و مديريت‌ زيست‌محيطي‌ ارايه‌ مي‌كند.

اين‌ استانداردها با يكديگر مجموعه‌ منسجمي‌ از استانداردهاي‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ را بمنظور تسهيل‌ تفاهم‌ متقابل‌ در تجارت‌ ملّي‌ و بين‌المللي‌ تشكيل‌ مي‌دهند.

 

0-2- اصول‌ مديريت‌ كيفيت‌

براي‌ راهبري‌ و اداره‌ موفق‌ يك‌ سازمان‌ ضروري‌ است‌ كه‌ آن‌ سازمان‌ به‌ طريقي‌ نظام‌مند و شفاف‌ هدايت‌ و كنترل‌ گردد. موفقيت‌ مي‌تواند ناشي‌ از استقرار و برقرار نگهداشتن‌ سيستم‌ مديريتي‌ باشد كه‌ جهت‌ بهبود مستمر عملكرد سازمان‌ طراحي‌ شده‌ و در عين‌ حال‌ به‌ نيازهاي‌ تمامي‌ طرف‌هاي‌ ذينفع‌ نيز توجه‌ دارد. مديريت‌ كردن‌ يك‌ سازمان‌ شامل‌ مديريت‌ كيفيت‌ در بين‌ ساير زمينه‌هاي‌ مديريت‌ مي‌باشد.

براي‌ مديريت‌ كيفيت‌ اصول‌ هشتگانه‌ زير مشخص‌ شده‌ است‌ كه‌ مي‌تواند توسط‌ مديريت‌ رده‌ بالا به‌ منظور راهبري‌ سازمان‌ به‌ سوي‌ عملكرد بهتر مورد استفاده‌ قرار گيرد:

الف‌ - مشتري‌ محوري‌  Customer focuse

سازمان‌ها به‌ مشتريان‌ خود وابسته‌ هستند و لذا بايستي‌ نيازهاي‌ حال‌ و آينده‌ مشتريان‌ را درك‌ نمايند، خواسته‌هاي‌ آنها را برآورده‌ سازند و در جهت‌ فراتر رفتن‌ از انتظارات‌ مشتري‌ تلاش‌ كنند.

ب‌ - راهبري‌ Leadership

راهبران‌ وحدت‌ مقصد و جهت‌گيري‌ سازمان‌ را ايجاد مي‌كنند. آنان‌ بايستي‌ محيط‌ درون‌ سازمان‌ را به‌ نحوي‌ پديد آورده‌ و برقرار نگهدارند تا افراد بتوانند در دست‌يابي‌ به‌ اهداف‌ سازمان‌ به‌ طور كامل‌ دخيل‌ شوند.

ج‌ - دخيل‌ بودن‌ افراد Involvement of People

افراد در هر سطحي‌ كه‌ باشند جوهره‌ سازمان‌ هستند و دخيل‌ بودن‌ كامل‌ آنها موجب‌ مي‌شود تا توانايي‌هاي‌ آنها در جهت‌ منافع‌ سازمان‌ مورد استفاده‌ قرار گيرد.

د - رويكرد فرايندي‌ Process approach

نتيجه‌ مطلوب‌ هنگامي‌ به‌ صورت‌ كارآتري‌ حاصل‌ مي‌شود كه‌ فعاليت‌ها و منابع‌ مرتبط‌ به‌ آنها به‌ صورت‌ يك‌ فرايند مديريت‌ شوند.

ه - رويكرد سيستمي‌ در مديريت‌ System approach to management

شناسايي‌، درك‌ و مديريت‌ فرايندهاي‌ مرتبط‌ به‌ هم‌ به‌ عنوان‌ يك‌ سيستم‌ به‌ اثربخشي‌ و كارايي‌ سازمان‌ در دست‌يابي‌ به‌ اهداف‌ آن‌ كمك‌ مي‌كند.

و - بهبود مستمر Continoul improvement

بهبود مستمر در عملكرد كلي‌ سازمان‌ بايستي‌ يك‌ هدف‌ دايمي‌ براي‌ سازمان‌ باشد.

ز - رويكرد واقع‌ بينانه‌ در تصميم‌گيري‌ Factual approach to decision making

تصميمات‌ مؤثر مبتني‌ بر تحليل‌ داده‌ها و اطلاعات‌ است‌.

ح‌ - روابط‌ سودبخش‌ متقابل‌با تأمين‌كننده‌ Mutually benifical supplier relationships

هر سازمان‌ و تأمين‌كنندگان‌ آن‌ به‌ هم‌ وابسته‌اند و رابطه‌ سودبخش‌ متقابل‌ بين‌ آنها موجب‌ افزايش‌ توانايي‌ هر دو در ايجاد ارزش‌ مي‌گردد.

اين‌ هشت‌ اصل‌ مديريت‌ كيفيت‌ ، مبنايي‌ براي‌ استانداردهاي‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ در مجموعه‌ استانداردهاي‌ ايران‌ - ايزو 9000  مي‌باشد.

 

 

 

 

سيستم‌ هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ - مباني‌ و واژگان‌

1- هدف‌ و دامنه‌ كاربرد

در اين‌ استاندارد مباني‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ كه‌ موضوع‌ مجموعه‌ استانداردهاي‌ ايران‌-ايزو 9000 مي‌باشد تشريح‌ و اصطلاحات‌ مربوطه‌ در آن‌ تعريف‌ مي‌گردد.

اين‌ استاندارد در موارد زير كاربرد دارد:

الف‌-  سازمان‌هايي‌ كه‌ از طريق‌ استقرار سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ در جستجوي‌ مزيتي‌ هستند.

ب‌- سازمان‌هايي‌ كه‌ مي‌خواهند از تأمين‌كنندگان‌ خود اطمينان‌ حاصل‌ كنند كه‌ الزامات‌ و يا خواسته‌هاي‌ مربوط‌ به‌ محصول‌ آنها برآورده‌ خواهد شد.

ج‌ - استفاده‌ كنندگان‌ از محصولات‌.

د - آنهايي‌ كه‌ درك‌ متقابلي‌ از اصطلاحات‌ مورد استفاده‌ در مديريت‌ كيفيت‌ براي‌ آنها اهميت‌دارد، (از قبيل‌ تأمين‌كنندگان‌، مشتريان‌ و قانون‌گذاران‌).

ه - آنهايي‌ كه‌ در داخل‌ يا خارج‌ از سازمان‌ هستند و سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ را از جهت‌ تعيين‌ انطباق‌ با الزامات‌ استاندارد ايران‌ - ايزو 9001 ارزيابي‌ يا مميزي‌ مي‌كنند (از قبيل‌ مميزان‌،    قانون‌گذاران‌، سازمان‌هاي‌ گواهي‌ كننده‌ و/يا ثبت‌ كننده‌).

و - آنهايي‌ كه‌ در داخل‌ يا خارج‌ از سازمان‌ هستند و در زمينه‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ مناسب‌ براي‌ آن‌ سازمان‌ مشاوره‌ يا آموزش‌ مي‌دهند.

ز - تدوين‌ كنندگان‌ استانداردهاي‌ مرتبط‌.

 

2- مباني‌ سيستم‌ هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌

2-1- دلايل‌ وجودي‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌

سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ مي‌توانند سازمان‌ها را در افزايش‌ رضايت‌ مشتري‌ ياري‌ دهند.

مشتريان‌ به‌ محصولاتي‌ نياز دارند كه‌ ويژگي‌هاي‌ آنها نيازها و انتظارات‌ آنان‌ را برآورده‌ نمايد. اين‌ نيازها و انتظارات‌ در مشخصات‌ محصول‌ بيان‌ مي‌شوند كه‌ در مجموع‌ به‌ عنوان‌ خواسته‌هاي‌ مشتري‌ ناميده‌ مي‌شوند. خواسته‌هاي‌ مشتري‌ ممكن‌ است‌ به‌ صورت‌ قرارداد توسط‌ مشتري‌ مشخص‌ شود يا بوسيله‌ خود سازمان‌ تعيين‌ گردد. در هر دو حالت‌ اين‌ مشتري‌ است‌ كه‌ در نهايت‌ قابليت‌ پذيرش‌ محصول‌ را تعيين‌ مي‌كند. از آنجا كه‌ نيازها و انتظارات‌ مشتريان‌ همواره‌ تغيير مي‌كند و نيز به‌ علت‌ فشارهاي‌ ناشي‌ از رقابت‌ و همچنين‌ به‌ علت‌ پيشرفت‌هاي‌ فني‌، سازمان‌ها وادار مي‌شوند كه‌ محصولات‌ و فرايندهاي‌ خود را به‌ طور مستمر بهبود بخشند.

رويكرد سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ سازمان‌ها را ترغيب‌ مي‌كند تا خواسته‌هاي‌ مشتري‌ را تحليل‌ كرده‌ و به‌ تعيين‌ فرايندهايي‌ كه‌ جهت‌ دستيابي‌ به‌ محصول‌ مورد قبول‌ مشتري‌ كمك‌ مي‌كند بپردازند و اين‌ فرايندها را تحت‌ كنترل‌ قرار دهند. يك‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ مي‌تواند چارچوبي‌ را براي‌ بهبود مستمر فراهم‌ آورد تا احتمال‌ افزايش‌ رضايت‌ مشتري‌ و رضايت‌ ساير طرف‌هاي‌ ذينفع‌ را بيشتر كند. اين‌ سيستم‌ براي‌ سازمان‌ و مشتريان‌ آن‌ اين‌ اطمينان‌ را به‌ وجود مي‌آورد كه‌ سازمان‌ قادر است‌ محصولاتي‌ ارايه‌ كند كه‌ به‌ طور يكنواخت‌ الزامات‌ و يا خواسته‌ها را برآورده‌ نمايد.

 

2-2- الزامات‌ سيستم‌هاي‌مديريت‌كيفيت‌والزامات‌ يا خواسته‌هاي‌ مربوط‌ به‌ محصولات‌

مجموعه‌ استانداردهاي‌ ايران‌ - ايزو 9000 بين‌ الزامات‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ و الزامات‌ يا خواسته‌هاي‌ محصولات‌ تمايز قايل‌ است‌.

الزامات‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ در استاندارد ايران‌ - ايزو 9001 مشخص‌ شده‌ است‌. الزامات‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ عمومي‌ است‌ و در تمام‌ سازمان‌ها از هر بخش‌ صنعتي‌ يا اقتصادي‌ بدون‌ توجه‌ به‌ رده‌ محصول‌ عرضه‌ شده‌ كاربرد دارند. استاندارد ايران‌ - ايزو 9001 خود الزامات‌ يا خواسته‌هاي‌ مربوط‌ به‌ محصولات‌ را تعيين‌ نمي‌كند.

الزامات‌ يا خواسته‌هاي‌ مربوط‌ به‌ محصولات‌ مي‌تواند توسط‌ مشتريان‌ يا توسط‌ خود سازمان‌ با پيش‌بيني‌ خواسته‌هاي‌ مشتري‌ و يا به‌ موجب‌ مقررات‌ تعيين‌ گردد. الزامات‌ يا خواسته‌هاي‌ مربوط‌ به‌ محصولات‌ و در برخي‌ موارد، فرايندهاي‌ وابسته‌ به‌ آن‌ ممكن‌ است‌ براي‌ مثال‌ در مشخصات‌ فني‌، استانداردهاي‌ محصول‌، استانداردهاي‌ فرايند، توافق‌هاي‌ قراردادي‌ يا در الزامات‌ ناشي‌ از مقررات‌ مندرج‌ باشد.

 

2-3- رويكرد سيستم‌هاي‌مديريت‌كيفيت‌

رويكرد ايجاد و اجراي‌ يك‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ از مراحل‌ متعددي‌ شامل‌ موارد زير تشكيل‌ مي‌شود:

الف‌ - تعيين‌ نيازها و انتظارات‌ مشتري‌ و ساير طرف‌ هاي‌ ذينفع‌

ب‌ - تعيين‌ خط‌ مشي‌ كيفيت‌ و اهداف‌ كيفيت‌ سازمان‌

ج‌ - تعيين‌ فرايندها و مسؤوليت‌ هاي‌ ضروري‌ جهت‌ دست‌ يابي‌ به‌ اهداف‌ كيفيت‌

د - تعيين‌ و فراهم‌ آوردن‌ منابع‌ ضروري‌ جهت‌ دست‌ يابي‌ به‌ اهداف‌ كيفيت‌

ه - ايجاد روش‌ هايي‌ براي‌ اندازه‌گيري‌ اثربخشي‌ و كارايي‌ هر فرايند

و - به‌ كار بردن‌ نتايج‌ اين‌ اندازه‌گيري‌ها جهت‌ تعيين‌ اثربخشي‌ و كارايي‌ هر فرايند

ز - تعيين‌ طرقي‌ جهت‌ پيشگيري‌ از عدم‌ انطباق‌ها و حذف‌ علل‌ آنها

ح‌ - ايجاد و به‌كارگيري‌ فرايندي‌ جهت‌ بهبود مستمر سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌

چنين‌ رويكردي‌ براي‌ برقرار نگهداشتن‌ و بهبود سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ موجود نيز كاربرد دارد.

سازماني‌ كه‌ رويكرد فوق‌ را مي‌پذيرد در مورد توانايي‌ فرايندهاي‌ خود و كيفيت‌ محصولاتش‌ اعتماد بوجود مي‌آورد و مبنايي‌ براي‌ بهبود مستمر فراهم‌ مي‌سازد. اين‌ موضوع‌ مي‌تواند منجر به‌ رضايت‌ بيشتر مشتري‌ و ساير طرف‌هاي‌ ذي‌نفع‌ شده‌ و باعث‌ موفقيت‌ سازمان‌گردد.

 

2-4- رويكرد فرآيندي‌

هر فعاليت‌ يا مجموعه‌اي‌ از فعاليت‌ها كه‌ از منابع‌ جهت‌ تبديل‌ دروندادها به‌ بروندادها استفاده‌ مي‌كند مي‌تواند به‌ عنوان‌ يك‌ فرايند درنظر گرفته‌ شود.

براي‌ آنكه‌ سازمان‌ها بطور اثربخش‌ به‌ كار بپردازند مجبورند تعداد زيادي‌ از فرايندهاي‌ مرتبط‌ به‌ هم‌ و متعامل‌ را شناسايي‌ كرده‌ و مديريت‌ كنند. غالباً برونداد يك‌ فرايند مستقيماً درونداد فرايند بعدي‌ را تشكيل‌ مي‌دهد. شناسايي‌ و مديريت‌ نظام‌يافته‌ فرايندهاي‌ به‌ كار گرفته‌ شده‌ در يك‌ سازمان‌ و بخصوص‌ تعامل‌ بين‌ اين‌ فرايندها را  "رويكرد فرايندي‌" مي‌نامند.

قصد اين‌ استاندارد ترغيب‌ پذيرش‌ رويكرد فرايندي‌ جهت‌ مديريت‌ يك‌ سازمان‌ مي‌باشد.

شكل‌ شماره‌ يك‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ مبتني‌ بر فرايند را كه‌ در مجموعة‌ استانداردهاي‌ ايران‌ - ايزو 9000 شرح‌ داده‌ شده‌ است‌ نشان‌ مي‌دهد. اين‌ تصوير نشي‌دهد كه‌ طرف‌هاي‌ ذينفع‌ در تأمين‌ دروندادها به‌ سازمان‌ نقش‌ مهمي‌ را ايفا مي‌كنند. پايش‌ رضايت‌ طرف‌هاي‌ ذينفع‌ مستلزم‌ ارزيابي‌ اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ تلقي‌ طرف‌هاي‌ ذينفع‌ از ميزان‌ برآورده‌ شدن‌ نيازها و انتظارات‌ آنها است‌.

الگوي‌ نشان‌ داده‌ شده‌ در شكل‌ شماره‌ يك‌ ، فرايندها را به‌ تفصيل‌ نشان‌ نمي‌دهد.

شكل‌ شماره‌ يك‌ - الگوي‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ مبتني‌ بر فرايند

 

2-5- خط‌ مشي‌ كيفيت‌ و اهداف‌ كيفيت‌

خط‌ مشي‌ كيفيت‌ و اهداف‌ كيفيت‌ بدين‌ منظور تعيين‌ مي‌شوند تا كانوني‌ براي‌ هدايت‌ سازمان‌ ايجاد كنند. هر دوي‌ آنها نتايج‌ مورد نظر را تعيين‌ مي‌كنند و كمك‌ مي‌نمايند تا سازمان‌ منابع‌ خود را جهت‌ دست‌يابي‌ به‌ اين‌ نتايج‌ بكار گيرد. خط‌ مشي‌ كيفيت‌ چارچوبي‌ براي‌ ايجاد و بازنگري‌ اهداف‌ كيفيت‌ فراهم‌ مي‌آورد. اهداف‌ كيفيت‌ لازم‌ است‌ كه‌ با خط‌ مشي‌ كيفيت‌ و تعهد به‌ بهبود مستمر سازگار بوده‌ و حصول‌ آن‌ قابل‌ اندازه‌گيري‌ باشد. دست‌يابي‌ به‌ اهداف‌ كيفيت‌ مي‌تواند تأثير مثبتي‌ بر كيفيت‌ محصول‌، اثربخشي‌ عملياتي‌ و عملكرد مالي‌ و در نتيجه‌ بر رضايت‌ و اطمينان‌ طرف‌هاي‌ ذينفع‌ داشته‌ باشد.

 

2-6- نقش‌ مديريت‌ رده‌ بالا در سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌

مديريت‌ رده‌ بالا از طريق‌ راهبري‌ و اقداماتي‌ كه‌ انجام‌ مي‌دهد مي‌تواند محيطي‌ فراهم‌ سازد كه‌ در آن‌ افراد بطور كامل‌ دخيل‌ بوده‌ و در آن‌ محيط‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ بتواند بطور مؤثر عمل‌ كند. اصول‌ مديريت‌ كيفيت‌ (به‌ بند 0-2  رجوع‌ شود) مي‌تواند بوسيله‌ مديريت‌ رده‌ بالا به‌ عنوان‌ مبنايي‌ براي‌ نقش‌ خود بكار گرفته‌ شود كه‌ عبارت‌ است‌ از :

الف‌ - تعيين‌ و برقرار نگهداشتن‌ خط‌ مشي‌ كيفيت‌ و اهداف‌ كيفيت‌ سازمان‌

ب‌ - ترويج‌ و پيشبرد خط‌ مشي‌ كيفيت‌ و اهداف‌ كيفيت‌ در سرتاسر سازمان‌ بمنظور افزايش‌ آگاهي‌، انگيزه‌ و دخيل‌ بودن‌

ج‌ - حصول‌ اطمينان‌ از تمركز بر خواسته‌هاي‌ مشتري‌ در سرتاسر سازمان‌

د - حصول‌ اطمينان‌ از اينكه‌ فرايندهاي‌ مناسب‌ به‌ اجرا درآمده‌اند تا خواسته‌هاي‌ مشتري‌ و ساير طرف‌هاي‌ ذي‌نفع‌ برآورده‌ شده‌ و نيل‌ به‌ اهداف‌ كيفيت‌ ميسر گردد

ه - حصول‌ اطمينان‌ از اينكه‌ يك‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ مؤثر و كارآ به‌ منظور نيل‌ به‌ اهداف‌ كيفيت‌ ايجاد شده‌، به‌ اجرا درآمده‌ و برقرار نگه‌داشته‌ مي‌شود

و - حصول‌ اطمينان‌ از در دسترس‌ بودن‌ منابع‌ لازم‌

ز - بازنگري‌ ادواري‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌

ح‌ - تصميم‌گيري‌ در مورد اقدامات‌ مربوط‌ به‌ خط‌مشي‌ كيفيت‌ و اهداف‌ كيفيت‌

ت‌ - تصميم‌گيري‌ در مورد اقدامات‌ براي‌ بهبود سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌

 

2-7- مستند سازي‌

2-7-1- ارزش‌ مستند سازي‌

مستندسازي انتقال مقاصد و ثبات‌ ويكنواختي‌ اقدامات‌ را ميسرمي‌سازد. استفاده‌ازآن‌به‌مواردزيركمك‌مي‌كند:

الف‌ - دست‌ يابي‌ به‌ انطباق‌ با خواسته‌هاي‌ مشتري‌ و بهبود كيفيت‌

ب‌ - فراهم‌ آوردن‌ آموزش‌هاي‌ مناسب‌

ج‌ - تكرارپذيري‌ و قابليت‌ رديابي‌

د - فراهم‌ آوردن‌ شواهد عيني‌

ه - ارزيابي‌ اثربخشي‌ و همچنين‌ تداوم‌ مناسب‌ بودن‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌.

تهيه‌مستندات‌ نبايستي‌ به‌عنوان‌ هدف‌ تلقي‌ شود، بلكه‌بايستي‌ فعاليتي‌ باشد كه‌ باعث‌ ايجاد ارزش‌ افزوده‌ گردد.

 

2-7-2- انواع‌ مدارك‌ مورد استفاده‌ در سيستم‌ هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌

انواع‌ مدارك‌ زير در سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌ مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرند:

الف‌ - مداركي‌ كه‌ اطلاعات‌ تثبيت‌ شده‌ و يكنواختي‌ درباره‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ سازمان‌ براي‌ استفاده‌ داخلي‌ يا بيروني‌ ارايه‌ مي‌دهند. اين‌ نوع‌ مدارك‌ را نظامنامه‌هاي‌ كيفيت‌ مي‌نامند.

ب‌ - مداركي‌ كه‌ چگونگي‌ بكارگيري‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ را در مورد يك‌ محصول‌، پروژه‌ يا قرارداد معين‌ شرح‌ مي‌دهد. اين‌ نوع‌ مدارك‌ را طرح‌هاي‌ كيفيت‌ مي‌نامند.

ج‌ - مداركي‌ كه‌ الزامات‌ يا خواسته‌ها را بيان‌ مي‌كنند. اين‌ نوع‌ مدارك‌ را  «مشخصات‌»  مي‌نامند.

د - مداركي‌ كه‌ توصيه‌ها يا پيشنهادهايي‌ را بيان‌ مي‌كنند. اين‌ نوع‌ مدارك‌ را راهنما مي‌نامند.

ه - مداركي‌ كه‌درباره‌چگونگي‌اجراي‌ تثبيت‌ شده‌ويكنواخت‌ فعاليت‌هاوفرايندها اطلاعاتي‌ ارايه‌ مي‌دهند.

ين‌ نوع‌ مدارك‌ مي‌تواند شامل‌ روش‌ هاي‌ اجرايي‌ مدون‌، دستورالعمل‌هاي‌ كاري‌ و نقشه‌ها باشد.

و - مداركي‌ كه‌ شواهد عيني‌ در مورد فعاليت‌هاي‌ اجرا شده‌ يا نتايج‌ حاصله‌ را ارايه‌ مي‌دهند. اين‌ نوع‌ مدارك را سوابق‌ مي‌نامند.

هر سازمان‌ گستره‌ مستندات‌ مورد نياز و رسانه‌ مورد استفاده‌ خود را تعيين‌ مي‌كند. اين‌ موضوع‌ به‌ عوامل‌ متعددي‌ بستگي‌ دارد از قبيل‌: نوع‌ و اندازه‌ سازمان‌، پيچيدگي‌ و تعامل‌ فرايندها، پيچيدگي‌ محصولات‌، خواسته‌هاي‌ مشتري‌، الزامات‌ قانوني‌ مربوطه‌، توانايي‌ اثبات‌ شدة‌ كاركنان‌ و حدي‌ كه‌ براي‌ اثبات‌ برآورده‌ شدن‌ الزامات‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ لازم‌ است‌.

 

2-8- ارزيابي‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌

2-8-1- ارزيابي‌ فرايندهاي‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌

هنگام‌ ارزيابي‌ سيستم‌هاي‌ مديريت‌ كيفيت‌، چهار سؤال‌ اساسي‌ وجود دارد كه‌ براي‌ ارزيابي‌ هر فرايند بايستي‌ مورد پرسش‌ قرار گيرد:

الف‌ - آيا فرايند شناسايي‌ شده‌ و به‌ طور مناسب‌ تعريف‌ شده‌ است‌؟

ب‌ - آيا مسؤوليت‌ ها واگذار شده‌اند؟

ج‌ - آيا روش‌ هاي‌ اجرايي‌ به‌ اجرا درآمده‌ و برقرار نگه‌داشته‌ مي‌شوند؟

د - آيا فرايند براي‌ دست‌يابي‌ به‌ نتايج‌ مورد نياز، اثربخش‌ است‌؟

مجموع‌ پاسخ‌ها به‌ پرسش‌هاي‌ فوق‌ مي‌تواند نتيجه‌ ارزيابي‌ را مشخص‌ كند. ارزيابي‌ يك‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ مي‌تواند از نظر دامنه‌ شمول‌ متفاوت‌ باشد و شامل‌ طيفي‌ از فعاليت‌ها از قبيل‌ مميزي‌ و بازنگري‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ و خود ارزيابي‌ها گردد.

 

2-8-2- مميزي‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌

مميزي‌ها به‌ منظور تعيين‌ ميزان‌ برآورده‌ شدن‌ الزامات‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ انجام‌ مي‌شود. يافته‌هاي‌ مميزي‌ براي‌ ارزيابي‌ اثربخشي‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ و شناسايي‌ فرصت‌هاي‌ بهبود مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد.

مميزي‌هاي‌ شخص‌ اول‌ توسط‌ خود سازمان‌ يا از جانب‌ آن‌، براي‌ مقاصد داخلي‌ انجام‌ مي‌گيرد و مي‌تواند مبنايي‌ براي‌ خود اظهاري‌ سازمان‌ در مورد انطباق‌ باشد.

مميزي‌ شخص‌ دوم‌ توسط‌ مشتريان‌ سازمان‌ يا بوسيله‌ اشخاص‌ ديگر از جانب‌ مشتري‌ انجام‌ مي‌گيرد.

ممميزي‌هاي‌ شخص‌ ثالث‌ بوسيله‌ سازمان‌هاي‌ مستقل‌ بيروني‌ انجام‌ مي‌گيرد. اين‌ سازمان‌ها معمولاً تأييد صلاحيت‌ شده‌اند و گواهي‌ كننده‌ انطباق‌ الزامات‌ از قبيل‌ آنچه‌ كه‌ در استاندارد ايران‌- ايزو 9001 مشخص‌ شده‌ است‌، مي‌باشند.

استاندارد شماره ‌19011سازمان ‌بين‌المللي‌ استاندارد (ايزو)  راهنمايي ‌هايي‌ را براي‌ انجام‌ مميزي‌ ارايه‌ مي‌دهد.

 

2-8-3- بازنگري‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌

يكي‌ از نقش‌هاي‌ مديريت‌ رده‌ بالا انجام‌ ارزيابي‌هاي‌ نظام‌ يافته‌ در مورد مناسب‌ بودن‌، كفايت‌، اثربخشي‌ و كارايي‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ با توجه‌ به‌ خط‌ مشي‌ كيفيت‌ و اهداف‌ كيفيت‌ مي‌باشد. اين‌ بازنگري‌ مي‌تواند شامل‌ بررسي‌ نياز به‌ وفق‌ دادن‌ خط‌ مشي‌ كيفيت‌ و اهداف‌ كيفيت‌ با نيازها و انتظارات‌ در حال‌ تغيير طرف‌هاي‌ ذينفع‌ نيز باشد. اين‌ بازنگري‌ شامل‌ تعيين‌ نياز به‌ انجام‌ اقدامات‌ نيز هست‌.

گزارش‌هاي‌ مميزي‌ همراه‌ با ساير منابع‌ اطلاعاتي‌ براي‌ بازنگري‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد.

 

2-8-4- خود ارزيابي‌

خود ارزيابي‌ يك‌ سازمان‌ يك‌ بازنگري‌ جامع‌ و نظام‌يافته‌ در مورد فعاليت‌هاي‌ آن‌ سازمان‌ و نتايج‌ مربوط‌ به‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ يا يك‌ الگوي‌ تعالي‌   مي‌باشد.

خود ارزيابي‌ مي‌تواند يك‌ ديد كلي‌ در مورد عملكرد سازمان‌ و ميزان‌ كمال‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ بدست‌ دهد. اين‌ امر همچنين‌ مي‌تواند به‌ شناسايي‌ زمينه‌هايي‌ كه‌ در سازمان‌ به‌ بهبود نياز دارند، كمك‌ كند و اولويت‌ها را تعيين‌ نمايد.

 

2-9- بهبود مستمر

هدف‌ از بهبود مستمر در يك‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ افزايش‌ احتمال‌ دست‌يابي‌ به‌ رضايت‌ بيشتر مشتريان‌ و ساير طرف‌هاي‌ ذينفع‌ مي‌باشد. اقدامات‌ براي‌ بهبود شامل‌ موارد زير است‌:

الف‌ - تحليل‌ و ارزيابي‌ وضعيت‌ موجود جهت‌ شناسايي‌ زمينه‌هايي‌ كه‌ به‌ بهبود نياز دارند

ب‌ - تعيين‌ اهداف‌ براي‌ بهبود

ج‌ - جستجوي‌ راه‌حل‌هاي‌ ممكن‌ جهت‌ دست‌يابي‌ به‌ اهداف‌

د - ارزيابي‌ اين‌ راه‌ حل‌ها و انتخاب‌ از ميان‌ آنها

ه - به‌ كارگيري‌ راه‌ حل‌ انتخاب‌ شده‌

و - اندازه‌گيري‌، تصديق‌، تحليل‌ و ارزيابي‌ نتايج‌ حاصل‌ از بكارگيري‌ به‌ منظور تعيين‌ اينكه‌ اهداف‌ برآورده‌ شده‌اند يا نه‌ و

ز - رسميت‌ بخشيدن‌ به‌ تغييرات‌

درصورت‌ لزوم‌ براي‌ مشخص‌ كردن‌ فرصت‌هاي‌ بيشتر براي‌ بهبود، نتايج‌ بازنگري‌ مي‌شوند. بدين‌ ترتيب‌ بهبود يك‌ فعاليت‌ مستمر است‌. بازخور از مشتريان‌ و ساير طرف‌هاي‌ ذينفع‌، مميزي‌ها و بازنگري‌ سيستم‌ مديريت‌ كيفيت‌ را نيز مي‌توان‌ براي‌ شناسايي‌ فرصت‌هاي‌ بهبود مورد استفاده‌ قرار داد.